یک فنجان ارزش

fenjan01

 

 

ساعت 22:20 دقیقه است ...

نشسته­‌ایم داخل اتومبیل و در حال گفت‌­وگو با دو تن از دوستان قدیمی. در هوای سرد پاییزی تهران 92، مردی جوان آن سوی خیابان دست­‌هایش را رها می­‌کند و انگاری پرسشی دارد. پیامکی دریافت می­‌کنم که قرار و مدار صبح تیم پژوه قطعی شده است و فردا نشست اول کارگاه است در سازمان کارفرما. مرد جوان می­‌آید نزدیک و به شیشه راننده می­‌زند. دوستم پنجره را باز می­‌کند و مرد جوان می­‌گوید: ببخشید، نزدیک­‌ترین ایستگاه مترو کجاست؟ می­‌گویم: ساعت 22:20 دقیقه است. به نزدیک­‌ترین ایستگاه نمی­‌رسید. در چهره­‌اش نگرانی می­‌بینم! می­‌گویم: کجا می­‌خواهی بروی؟ می­‌گوید: تجریش! مسیر را نشانش می­‌دهم و می­‌گویم تا 5 دقیقه­‌ی دیگر می­‌رسی به یک خط بی.آر.تی شبانه­‌روزی که اتوبوس­‌هایش می­‌روند تجریش! لبخند می­‌زند و تشکر می­‌کند و می­‌رود!

 بحث داخل اتومبیل درباره­‌ی یک کسب و کار تازه است که یکی از دوستان چند ماهی است به پا کرده و از چالش­‌ها و دغدغه­‌هایش برایمان می­‌گوید. با رفتن مرد جوان، من شروع می­‌کنم به بیان مثال­‌هایی در اهمیت و تعریف کارکرد! دیگر مثال تکراری خودکار و مداد را نمی­‌زنم که هر دو دارند ثبت اثر می­‌کنند و در فلان ویژگی­‌ها چنین­‌اند و چنان­‌اند!! می­‌گویم: ببین امیرعلی! به این مرد جوان می­‌توانستیم آدرس نزدیک­‌ترین ایستگاه مترو را بدهیم و او برود و به قطار نرسد! بعدش هم شاید مبلغی بدهد چندین برابر بلیط مترو به آن آقای راننده­‌ی تاکسی که با نرخ شبانه می­‌خواهد او را به مقصدش برساند! سوال این مرد جوان را با سوالی دیگر پاسخ دادم؛ گفتم: کجا می­­‌خواهی بروی؟ اما ای کاش می­‌توانستم سوال دیگری هم بپرسم! به من ربطی نداشت، اما اگر می­‌توانستم، در سوال دومم می­‌پرسیم: چرا می­‌خواهی بروی تجریش؟! کسب و کار تو در ابتدای راه است و می­‌توان با همین پرسش­‌های کوچک، کارکردهای درگیر در کسب و کارت را تعریف کرد و در جست و جوی راهکارهای مناسب با شرایط شما و شرکای قصه بود، راه‌کارهایی که هزینه­‌ها را کاهش می­‌دهند! پولت را؛ عمرت را و فکرهای پریشانت را. ببخشید زیاد صحبت کردم. برویم سر خانه و زندگی­مان که اول صبح فردا فاز گردآوردی اطلاعات پروژه کلید می‌خورد.

                                                                                                 سیدعلیرضا کاشی­‌زاد

                                                                                                 یادداشت یک - 28 آذرماه 1392